داستان بازی

در قرون کهن نژاد دیو صفت ناتارها در دنیا حکمفرمایی می کردند. ناتار ها به شدت با علم و دانش و معنویت بشریت ستیز داشتند، ازین رو انسان ها تنها راه نجات از ظلم ستیزی این قوم را توسعه علم و دانش و معنویت خود می دانستند. انسانها شروع کردند به ساخت عمارت دانش، که مرکز علم و فرهنگ و معنویت بشر بود. اما ناتارها کتیبه های علم را از نیاکان انسان ها ربودند و رعب و وحشتی به دل همگان انداختند. آنها سپس عمارت های دانش اندوزی را تخریب کرده و انسانها را از آن بیرون راندند. حال سه نژاد رومی، یاغی و شکارچیان وظیفه دارند تا کتیبه ها و عمارت دانش را پس گرفته و علم و هنر و معنویت را توسعه دهند. اکنون ما به بازی امده ایم تا بتوانیم این کتیبه های علم را باز ستانده و دارالاماره ای را که زمانی ناتارها تخریب کرده بودند دوباره بنا کنیم . دارالاماره ای که در آن سرچشمه علم و فنآوری توسط نیاکان ما نگهداری میشد و هدف آن پایه گذاری دنیای نوین صلح آمیز بود. دهکده ها ساخته می شوند، اتحادهای جدید شکل می گیرند و قدرت ها به ابرقدرت ها تبدیل میگردند. حال هر ابرقدرت می خواهد میراث کهن را برای خود تسخیر کند. ازین رو شعله اختلافات قبیله ها را در هم می سوزاند و جنگ ها آغاز می شود. تنها گروهی می توانند پیروز این جنگها باشند که به خود ایمان داشته باشند و خائنی در میان آنان نباشد. دنیای جدید از آن کسانیست که به قدرت و آگاهی ایمان خواهند داشت.